آخرین نامه مجاهد شهید مهدی حسینپور «بهداد» خطاب به مادرش
روی سنگ مزارم بیشک مینویسند، شهادت در آستانه فتح دروازههای تهران.
اما من در فراموشی نخواهم مرد، باز هم آسمان جوادیه و شوش و ری را با بادبادکهای رنگین رؤیاهایم تزئین میکنم و همراه عشقهای خودم زندگی میکنم.
باز هم با رضا و علی به تاراج باغهای ورامین میرویم و با دستانی پر از گیلاس و یاس خواب کوچهباغهای ساکت آنرا در انبوه خندههایمان آشفته میکنیم.
خوابهایم هنوز آشفته رقص عریانی ماهی سرخ بلور خانهمان است. باز هم ظهرهای تابستان در سایهٔ بازارچه کاروانسرا دوقلو، داستانهای خیالانگیز اکبر را گوش میدهم و هرگز در فراموشی نمیمیرم.
هنوز لذت پرسهزدن توی کوچههای خانیآباد... روی دلم باقی مانده. کوچههایی که الآن در حصار فقر و فساد و جنگ دچار نفرین و عذاب دجالان، هر شب و روز در هذیانی سخت زندگی میکنند.
مامان!... گلدانهای لالهعباسی خانه را آب بدهید که توی گودی هر کدامشان به اندازه یک باغ خاطره دارم.
لطفا به اشتراک بگذارید: