در جلسه‌یی که روز ۴آبان با عنوان «سیاست ایران، مقابله با تهدیدات رژیم در دوران قیام مردم برای آزادی» در سنای آمریکا برگزار شد، سناتورها و شخصیت‌های آمریکایی روی نقطه مهمی انگشت گذاشتند که نشان می‌دهد تاکتیک صدور بحران و چرخاندن پروژکتورها به بیرون از سوی رژیم آخوندی برای سیاست‌مداران و صاحب‌نظران لو رفته است و عدسی دوربین‌ها به‌تدریج روی «سر مار در تهران» زوم می‌شوند.

ژنرال جیمز جونز، فرمانده پیشین ناتو، در این‌باره گفت: رژیم خامنه‌ای «مدت‌هاست که ثبات خاورمیانه را خراب کرده و ترور و افراط‌گرایی را به خارج از مرزهای ایران صادر کرده است تا تسلط شکننده‌اش را حفظ کند، تسلط شکننده فزاینده بر قدرت در داخل؛ و این در هیچ‌کجا به‌اندازه موضوع فلسطین مشهود نیست». همین دلیل یعنی «حفظ تسلط شکننده» یا «حفظ نظام در داخل ایران» در چرایی جنگ‌افروزی را سناتور جین شه‌هین، عضو کمیته نیروهای مسلح سنای آمریکا نیز به بیان دیگری تأکید کرد: «رژیم ایران فقط به فکر حفظ خود است و به همین دلیل به‌دنبال سرکوب مردم و تفرقه‌افکنی در خارج است. این یک موضوع رایج در حکومت‌های استبدادی است. این رژیم‌ها توجهات را از جنایاتی که علیه مردم خود مرتکب شده‌اند منحرف می‌کنند آن‌هم از طریق تحریک تروریسم و جنگ در جاهای دیگر».

سایر سخنرانان نیز با تعابیر و جملات دیگری روی این نکته انگشت گذاشتند.

یک نمونه بین‌المللی از انحراف توجهات
جنگ اوکراین در ۲۴فوریه ۲۰۲۲ با تهاجم ارتش روسیه به خاک اوکراین آغاز شد. این حادثه تأثیر عظیمی بر دنیای سیاست و تعادل‌قوای جهانی گذاشت چرا که «بزرگ‌ترین حمله نظامی متعارف به خاک اروپا از زمان جنگ جهانی دوم» محسوب می‌شد. از آن پس، تمام توجهات بین‌المللی به‌سوی اوکراین رفت و جنگ جدید خبر اول همه خبرگزاری‌ها و مجامع و کنفرانس‌های سیاسی شد.

این روند تا روز ۱۵مهر ۱۴۰۲ با هر فراز و نشیبی ادامه داشت تا این‌که در این روز با شروع جنگ در غزه، ناگهان تمام پروژکتورها از اوکراین به‌سوی خاورمیانه و فلسطین چرخید و موضوع اوکراین فرعی شد به‌طوری‌که حتی خبر مهمی مثل آنچه یورونیوز روز ۹آبان از قول وزیر کشور اوکراین اعلام کرد که روسیه «در ۲۴ساعت گذشته ۱۱۸محل را در ۱۰منطقه گلوله‌باران کرد. این بیشترین تعداد شهرها و روستاهایی است که از ابتدای سال میلادی تاکنون مورد حمله قرار گرفته‌اند» کمتر توجهی را برانگیخت چرا که جهان درگیر جنگ جدیدی شده بود که در سایه آن و کشتارهای روزانه چندصفرنفری در فلسطین، بزرگ‌ترین حملات جنگ اوکراین نیز به حاشیه رفته است.

این مثال نشان می‌دهد که حتی جنگ‌های بزرگ نیز توسط سایر جنگ‌ها ممکن است به موضوعی فرعی تبدیل شوند و از اولویت‌های جهانی کنار روند. همان امری که بارها از سوی دیکتاتورها در طی تاریخ استفاده کرده و از آن برای منحرف کردن جنایات‌شان استفاده کرده‌اند. از تئوریسین‌های شهیر بحران‌سازی نیز گوبلز است که معتقد بود وقتی یک حکومت دچار فساد و فلاکت و ناتوانی اقتصادی است «در چنین حالتی حکومت باید اذهان عمومی را به‌سوی یک موضوع فرعی اما بزرگ منحرف کند... باید وارد یک جنگ شود، دشمن بتراشد... باید دائما از توطئه‌ها گفت... باید بحران ساخت».

دشمن‌تراشی رژیم خمینی
نتیجه این‌که وقتی در قرن بیست‌ویکم جنگ بزرگی در خاک اروپا یعنی مرکز امکانات و تکونولوژی و ارتباطات، با جنگی دیگر به محاق می‌رود، پس به حاشیه بردن تضادهای داخلی یک کشور خاورمیانه‌ای مثل ایران که دیگر سهل است؛ به‌خصوص که مماشات هم روی آن بیفتد و جهان سود و سرمایه نخواهد ببیند و بشنود و از روی کار بودن دیکتاتور بهره ببرد. این همان چیزی بود که در ایران پس از انقلاب ضدسلطنتی روی داد و خمینی برای انحراف توجهات از سرکوب داخلی به بحران‌سازی روی آورد.

خودش با زدوبند در گوادلوپ و تأیید آمریکا سر کار آمده بود ولی از اول «شیطان بزرگ» را برای سرکوب آزادی‌ها علم کرد. او حتی از «شعار مرگ بر آمریکا» نیز برای سرکوب بهره برد. سپس گروگان‌گیری و بحران «تسخیر سفارت آمریکا» را ایجاد کرد. برای اختناق و قتل‌عام آزادی‌خواهان، جنگ با عراق را راه انداخت و در سایه آن هزار هزار اعدام کرد. وقتی ماشین جنگی‌اش توسط ارتش آزادی‌بخش منهدم شد، بامبول سلمان رشدی را به هوا کرد. بعد از آتش‌بس و در حالی‌که همه توجهات به‌سوی رژیمش بود، عراق با حمله به کویت بزرگ‌ترین خدمت را به رژیم آخوندی کرد و همه دوربین‌ها را از روی رژیم خمینی برداشت. این آخری هم اگر چه با اختیار خمینی نبود ولی به‌هرحال مثالی از انحراف توجهات از یک تضاد مشخص بین‌المللی به‌سوی سایر بحران‌هاست که برای خمینی مائده آسمانی دیگری بود.

برای این نظام بحران‌ساز و بحران‌زی، این کشور و آن کشور هم ندارد و بسته به وضعیت سیاسی و شرایط موجود طعمه‌های خود را انتخاب می‌کند. تا زمانی که جا داشت، عراق انتخاب اول بود. هم‌زمان لبنان هم در دستور کار قرار داشت. سپس مزدورپروری و تروریسم را به سوریه و یمن و کشورهای خلیج هم‌چون بحرین کشاند و حتی در چمدان حجاج به‌سوی خانه خدا در عربستان نیز بمب و تی‌ان‌تی جاسازی کرد. هر وقت هم نیاز بود از هیچ رذیلتی هم‌چون منفجر کردن مراقد سامرا کوتاه نیامد. خودش افتخار می‌کرد که از سرود سلام فرمانده حتی در زیمباوه آفریقا هم برای نوچه‌هایش استفاده کرده است. پس تا وقتی این نظام هست بحران‌سازی برای منحرف کردن توجهات هم هست.

البته چون روند تغییرات و تکامل اجتماعی قانونمند است، به همین دلیل دست و پا زدن این رژیم جنایتکار برای پوشاندن تضادهای جوشان اجتماعی تا حد مشخصی کارآیی دارد و بیشتر به‌طور تاکتیکی و مقطعی به نفعش است و پس از آن همان‌طور که سخنرانان در سنای آمریکا گفتند افشا و مفتضح می‌شود.

در عمل هم سوای بحران‌های فرعی دیگر، قانونمندی‌های جامعه و مطالبات میلیونی مردم ایران هم‌چنان جوشیده و عمل کرده است و قیام‌ها را در پی داشته است. این قیام‌ها نیز بی‌شک در نقطه‌ای تبدیل به جهش شده و انقلابی بزرگ را رقم خواهد زد.

🙏لطفا به اشتراک بگذارید